توضیحات
غلامرضا رهسپاس از ساخت اولین هواپیمای گلایدر در شیراز و به نوعی در ایران در سال ۱۳۴۸ می گوید .
وی که از هنرآموزان هنرستان طالقانی (محمد رضا شاه سابق) و انستیتو تکنولوژی شیراز است ،
ماجرا را اینگونه بیان میکند .
من غلامرضا رهسپاس به اتفاق دوستم آقای اسماعیل وحدت
غلامرضارهسپاس سمت راست و اسماعیل وحدت سمت چپ تصویر
سال ۱۳۴۱ وارد آموزشگاه حرفهای محمدرضاشاه(طالقانی کنونی) شدیم
در آن زمان دوره سه ساله داشت و به دنبال آن چهار سال هنرستان را طی کردیم سال ۱۳۴۸ یک روز که از تمرین
دوچرخه سواری از باجگاه برمیگشتیم نرسیده به دروازه قرآن روی تپه ای استراحت کردیم و صحبت از هواپیما به
میان آمد و روی زمین نهایتاً خط کشیدیم طراحی کردیم بعد از دو ماه با استفاده از چوب الوار و بریدن آنها یک
اسکلت و به اصطلاح یک استراکچر از آن ساختیم با پیچ و مهره بلند و لوله سبک جوشکاری و اتصالات لازم،،،،
بالاخره ما که هیچگونه اطلاعات فنی دقیق و حتی منابع دسترسی نداشتیم مانند آزمایشهای اولیه هواپیما ما هم با سعی و خطا قرار گذاشتیم
ابتدا اسکلت را بدون بال با سه عدد چرخ بادی مخصوص فرغون به نحوی که یک چرخ در عقب و دوچرخ در جلو
و اصطلاحاً ارابه فرود را با نشستن در جای مناسب ساختیم و آزمایش کردیم. در خیابان شهناز و تختی فعلی منزل ما بود به وسیله کشیدن به وسیله موتور سیکلت آوردیم غروب تست کردیم ، و نتیجه به نحو فاجعه آمیزی ناموفق بود و
کنترل حرکت به جلو را نداشتیم من داخل یک فضا ی کوچک روی یک تخته به عنوان صندلی نشستم و وحدت هم با موتورسیکلت می کشید تا اینکه افتادم داخلی جوی کنار خیابان و نهایتاً به خیر گذشت ساعت ها در باره عدم موفقیت صحبت کردیم
که چرا اینطور شد یکهو به فکر ما رسید که برعکس بکشیم یعنی یک چرخ جلو و دو چرخ عقب داشته باشه البته دسته فرمان به چرخ ها متصل بود و قابل حرکت به چپ و راست داشت جای نشستن را تغییر دادیم و آزمایش به جلو را شروع کردیم ،
بنحو باور نکردنی حرکت بسیار بسیار نرم قابل کنترل و حتی در سرعت ۵۰ تا ۶۰ کیلومتر هم به راحتی قابل کنترل بود و آن را در خیابان شهناز تختی فعلی آزمایش کردیم به طوری که هیچگونه ترمزم نداشتیم موفقیت تست اول که بدست آوردیم ، دو هفته بعد بال را ساختیم با استفاده از فیبر نازک به ضخامت ۲ میلیمتر به عرض ۱۲۰ سانت و طول تقریبا دو متر نهایتاً بال را نوک به نوک در حدود طول ۸ متر ساختیم با استفاده از لوله های فلزی پی جی 13.5 برق به بدنه متصل کردیم و برای آزمایش مقاومت هوا و اینکه آیا این سطح بال در کدام سرعت و با چه زاویه ای وزن یک نفر را با ضافه وزن بدنه میتواند کمی از زمین بلند کند یا نه. ، ما می دانستیم که بال باید به صورت ایرودینامیک باشد ولی به خاطر عدم امکانات ساخت و هزینه ابتداً به صورت بال تخت ساختیم هدف خنثی کردن وزن بود نه بلند شدن و ارتفاع گرفتن.
هیچکس نبود که به ما کمک کند سحرگاه یک روز آن را دمونتاژ کردیم و بالها را روی شاسی با طناب بستیم و با موتورسیکلت یواش یواش آمدیم توی خیابون ، ساعت ۴ صبح بود یک پاسبان ما را دید گفت این چیه هنوز ما جواب نداده بودیم که گفت این که مثل ارابه شیطون میمونه پرسید کجا می روید گفتیم میبریم گاراژ تا اینکه از شهر خارج شدیم از دروازه سعدی به طرف فلکه ولیعصر کنونی سپس به طرف جاده فرودگاه بدون هیچ گونه مانعی طی کردیم رسیدیم به جاده سلامی که بسیار بسیار خلوت بود پشت یک تپه کوچک مخفی شدیم و گلایدر را مونتاژ کردیم هوا تقریبا روشن شده بود برادرم با دوچرخه از راه رسید
غلامرضا رهسپاس در جمع هنرجویان و مسئولین هنرستان طالقانی شیراز سال ۱۳۹۹ . در این تصویر محمد فیلی بازیگر سرشناس سینمای ایران و از هنرجویان و هم دوره ایهای رهسپاس هم دیده می شود .
سپس یکی دیگر از دوستانم که قبلاً از کارهامون باخبر بود به جمع ما اضافه شد بلافاصله وحدت به اتفاق برادرم با موتور رفتن شهر و یک دستگاه پیکان شخصی کرایه کردند و برگشتند بدون اتلاف وقت در جاده آسفالت کم عرض مستقر شدیم و با طناب بیست متری دماغه گلایدر را به پشت پیکان بسته. و قرار شد با سرعت بسیار کم و یواش یواش حرکت کنیم آقای وحدت پشت فرمان پیکان نشست و من به اصطلاح روی صندلی خلبان نشستم و فقط یک دسته فرمان شبیه فرمان
غلامرضا رهسپاس به اتفاق محمد فیلی بازیگر سرشناس سینمای ایران و از هنرجویان و هم دوره ایهای غلامرضا رهسپاس در آزمایشگاه شیمی هنرستان طالقانی شیراز (محمد رضا شاه ) سال ۱۳۹۹
دوچرخه جهت کنترل چرخ جلو در اختیارم بود هدف نهایی ما در این آزمایش سرعت وزن و زاویه و سطح بال بود یکی دو بار رفتیم و اومدیم هیچ کس در جاده نبود وگرنه امکان برخورد با ماشین های عبوری داشتیم چونکه طول بال ها کاملاً عرض جاده را گرفته بود تا اینکه سرعت آرام آرام
هنرجویان انستیتو تکنولوژی شیراز در سال ۱۳۴۸
افزایش پیدا کرد و چرخ جلو و من را آهسته از زمین بلند کرد فقط چرخ های عقب همچنان روی زمین بود حس کردم دارم سبک میشم و میخواد از از زمین بلند شه در تست نهایی قرار گذاشتیم که سرعت ۵۰ بیشتر حرکت نکنیم
هنرجویان انستیتو تکنولوژی شیراز در سال ۱۳۴۸ . مرحوم حسن امداد نویسنده کتاب نفیس تاریخ آموزش و پرورش فارس در میانه تصویر دیده می شود .
حداکثر با دنده دو ولی نمی دانم چی شد که وحدت گاز داد و ناگهان چرخ های عقب هم از زمین بلند شد و با حرکت غیر قابل کنترل به چپ و راست متمایل می شد ۲ مرتبه بال چپ به زمین خورد و من وحشت کرده بودم و همچنان فرمان را چسبیده بودنم ناگهان تا ارتفاع ۱۰ متر حدوداً از زمین به هوا رفتم بدون هیچ کنترلی در هوا. داشتیم می رسیدیم به آخر جاده که به علت وزش باد از جاده خارج شدم وحدت به طرف مخالف کشید توی خاکی که من برگردم روی باند و با کم کردن سرعت ماشین که اکنون نزدیک ۷۰ کیلومتر بود یا در این حدود روی ناهمواریهای جاده کنار جاده به سختی نشستم روی زمین.،
با تکان های شدید ناشی از فرود و صندلی چوبی پشتم زخم شد بالاخره نشستم روی زمین و از شوق فریاد می زدیم و دست تکان می دادیم به نوعی میرقصیدیم چدوستانم به سختی چند تا عکس از نحوه آزمایش گرفتند ما موفق شدیم در این مرحله. ، تا در مراحل بعد بال منحنی شکل با مقطع ایرودینامیک و با کنترل سکان عمودی و با لچه های بال ها کار را پیش ببریم چندی بعد از هنرستان تقاضای مساعدت کردیم و جناب مهندس نوبختیان برای این کار بودجه نداشت و حتی خواهش کردیم موتور بنزینی فولکس واگن که به عنوان پمپ آب استفاده می شد در اختیار ما بگذارند و ایشان با استدلال و تذکر خطرات ناشی از آن موافقت نکردند در ادامه به سبب نداشتن پول قادر به تامین هزینه های آزمایش مکرر نداشتیم. البته آقای مهندس عظیمی برای چند ماه اجازه داد آنرا در یکی از کلاسهای. خالی هنرستان. بگذاریم حتی وحدت دوچرخه اش را برای این پروژه فروخته بود ، تعدادی از عکس ها را تصمیم گرفتیم برای مجله دانشمند بفرستیم که وحدت موافق نبود که اسمی از او باشد تا اینکه با تأخیر دو ماهه در مجله. آبان 1348 دانشمند چاپ شد ، در حال حاضر واقعیت امر این که ۵۰ سال از این ماجرا گذشته .
ای کاش ای کاش ای کاش امکانات و بستر فعالیت فراهم بود م میتوانستیم آزمایشها را ادامه بدیم و قطعا به جایی میرسیدیم و به تجربیات ارزشمند دست پیدا میکردیم و از این بابت متاسفم. از طرفی خوشبختانه دوست عزیزم آقای وحدت اکنون مقیم انگلیس هستند و کار ها ی مورد آزمایش منجر به نتیجه در همین زمینه پرواز رو به دست آوردند
که بسیار بسیار خوشحالم دوست داشتیم تجربیات به عمل بیانجامد و در اختیار هم وطنانم قرار بگیرد هرگونه تلاش حتماً باید آزمایش بشه، مدتی بعد تصمیم گرفتیم هلیکوپتر بدون موتور بسازیم
که اصطلاحاً جایرو نام دارد اون رو هم به اتفاق هم ساختیم آزمایش کردیم و به نتیجه نهایی نزدیک شدیم
اما باز هم به سبب عدم توانایی اقتصادی و از طرفی اشتغال به کار به نتیجه صددرصد نرسیدیم.
به هر حال این کار برایمان همچنان خاطره انگیز باقیمانده. ، تمامی نقشه ها هرچند قطعاً دارای ایراداتی هست موجود هستند.
باز هم سال ها بعد چند نمونه کارهای ابتکاری صنعتی و علمی را به ارگان های مختلف ارائه دادم در هیچ کجا حمایت نشدم و نظرشان این بود حتماً باید صرفه اقتصادی و بازده مالی داشته باشد در صورت که تحقیقات الزاماً به چنین نتیجه ای نمیانجامد این طرحها شامل بود به توربین بادی و قایق تندرو سیستم هایدرو فویل ، درست در زمانی که هنوز قایقهای جت اسکی. ساخته وشناخته نشده بود،
در مقطع زمانی حال هم ایمان دارم. میتوان با کمک دوستان هنرستانی عاشق،،، چنین پروژه هایی را به ثمر نشاند،
خیلی دیر شده، اما هنوز وقت باقیست ، فقط همت لازم است
،،رضارهسپاس 22 آبان 99 شیراز، مقارن با هشتمین سالروز گرد هم آیی، هنرستان ماندگار،
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.